بهار

بهار آمده، من حساسم

مسلسلِ توفانِ عطسه و سرفه میان نرگس‌ها هستم

حساسم

ریشم را تراشیده‌ام

سبیلم به رنگ کوه قدیمی است

و اشکِ شش‌هایم از چشم‌هایم بیرون می‌ریزد

از برف‌های زمستان نشانِ گنگی روی قله‌ی سر نگاه داشته‌ام

و تیر می‌کشد پشتم، و انگشت‌های دست راستم که قلم را لرزان نگاه داشته‌اند

پیری نیست، عزیز من! ندیدن تو مرا حساس کرده است

و از اتاق دیگر صدای کسی در خواب می‌گوید: بابا    بابا

حساسم

توفان عطسه و سرفه میان نرگس‌ها

(رضا براهنی)

عکسی از رضا براهنی، عکاس ناشناس
رضا براهنی | عکاس: ؟

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *