انتخاب – ویلند هیلتون یانگ (داستان کوتاه)

ویلیامز پیش از سفر به آینده دوربین و دستگاه ضبط صوت خریده و تندنویسی آموخته بود. آن شب پس از آماده کردن همه‌چیز، قهوه درست کردیم و مشروب بِرَندی و چند جام برای زمان بازگشت او چیدیم.

گفتم: «خدانگهدار. زیاد نمون.»

پاسخ داد: ‌«نمی‌مونم.»

با دقت تماشایش می‌کردم و او تنها کمتر از یک لحظه ناپدید و باز ظاهر شد. به‌نظر می‌رسید بی‌هیچ خطایی به همان ثانیه‌ی رفتنش بازگشته است. ظاهرش یک روز هم پیرتر نبود. فکر می‌کردیم چند سال آن‌جا بماند.

تصویر پرتره از وِیلَند هیلتون یانگ | عکاس: والتر بِرد
ویلند هیلتون یانگ |‌ عکاس: والتر بِرد