غولِ غرق‌شده – جِی. جی. بالارد (داستان کوتاه)

صبح روز پس از طوفان، بدن غولی غرق‌شده در ساحلی در ده کیلومتری شمال غربی شهر به گِل نشست. اولین اخبار به ساحل رسیدن آن را مزرعه‌داری در نزدیکیِ محل آورد و متعاقباً خبرنگاران روزنامه‌ی محلی و پلیس خبر را تایید کردند. با این ‌حال، اکثر مردم، از جمله من، به قضیه مشکوک ماندیم. اما افزایش شاهدان عینی که به اندازه‌ی عظیم غول شهادت می‌دادند بالاخره کنجکاوی ما را تحریک کرد. هنگامی که من و همکارانم کمی پس از ساعت دو به‌سوی ساحل راه افتادیم، کتابخانه‌ای که در آن مشغول پژوهشمان بودیم تقریباً خالی شده بود. و در تمام طول روز نیز مردم دفاتر و مغازه‌های خود را با دهان‌به‌دهان چرخیدن گزارشات مربوط به غول، ترک کرده بودند.

عکسی از جِی. جی. بالارد | عکاس: ؟
جِی. جی. بالارد | عکاس: ؟
نمایی از اقتباس سریال «عشق، مرگ و ربات‌ها» از «غولِ غرق‌شده» | جمعیت بر بلندی تماشاگر پیکر غول بر ساحل هستند.
نمایی از اقتباس سریال «عشق، مرگ و ربات‌ها» از «غولِ غرق‌شده»